کد مطلب:188950 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:184

قاطعیت در تصمیم
برخی افراد گرد شخصیت های اجتماعی می آیند تا منافع گروهی و شخصی خویش را به مصالح عمومی و واقعیت ها برتری دهند. این افراد در صدد بهره وری از نام و عنوان دیگران می باشند. این روش به صورت یك جریان عمومی است كه همواره در پیرامون شخصیت های اجتماعی در جریان می باشد. پی آمد این نوع بهره وری ها افزون بر ناهنجاری های اجتماعی، مخدوش نمودن چهره های برجسته اجتماعی می باشد.

افراد زیرك و فرزانه زمینه این گونه سوء بهره وری را از بین می برند. با هوشیاری و تصمیم به موقع این گونه افراد را رسوا نموده و از كردار زشت



[ صفحه 106]



آنان بی زاری می جویند و از وابستگی آنان نسبت به خویشتن ابراز انزجار می كنند.

بعد از فتح مكه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم گروه هایی را برای تبلیغ اسلام و دعوت به مسلمان شدن مردم، به اطراف اعزام می نمود. یكی از این گروه ها با مسؤولیت «خالد بن ولید» برای تبلیغ قبیله «بنی جذمیه» به اطراف مكه اعزام شدند. اینها مأموریت داشتند فقط مردم را به اسلام دعوت كنند. دستور جنگ و قتال با هیچ كس نداشتند.

خالد كه كینه این قبیله را از زمان جاهلیت به دل داشت، هنگامی كه به قبیله وارد شد همه را مسلح و آماده دفاع دید. به آنان ابلاغ كرد كه مكه سقوط كرده و همه مردم مسلمان شده اند. سلاح های خویش را زمین گذاشته تسلیم شوید. در این میان شخصی به نام «جحدم» احساس توطئه نمود. گفت من تسلیم نمی شوم، زیرا فرمانده اینان خالد است. اگر تسلیم شویم كشته می شویم! لیكن سران قبیله به هشدار وی توجه نكردند پیشنهاد خالد را پذیرفتند و تسلیم شدند. خالد دستور داد دستان آنان را بستند آنگاه تعدادی از آنان را كشت و تعدادی را آزاد ساخت!

هنگامی كه خبر این جنایت به رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم رسید حضرت سخت ناراحت شدند و برای جبران جنایات خالد دو اقدام بزرگ نمودند. نخست این كه علی بن ابی طالب علیه السلام را اعزام نمود، تا تمام خسارات و خون بهای كشته شده های آنان را پرداخت نموده و از آنان دلجویی نماید.

دو دیگر این كه، خالد این رفتار جنایت بار خویش را به نام اسلام و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم تمام كرده بود. رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم در ملأ عمومی با تشریفات خاص رو به قبله ایستاد، سه بار با صدای رسا از رفتار خالد اعلان بیزاری نمود،



[ صفحه 107]



اللهم انی ابرأ الیك مما صنع خالد بن الولید ثلاث مرات. [1] .

نمونه همین رفتار از برخی افراد كه خود را وابسته به اهل بیت (ع) دانسته و خود را شیعه و پیرو باقرالعلوم علیه السلام معرفی می نمودند صورت گرفت. این گروه كه «غلات» نام گرفتند با رفتار نكوهیده خویش خود را وابسته به باقر العلوم علیه السلام جلوه دادند.

امام باقر علیه السلام برای این كه از سوء بهره وری غلات جلوگیری كند، آنان را رسوا ساخت و از رفتار آنان ابراز بیزاری نمود. امام در حضور دیگران سران «غلات» را لعن و نفرین نمودند و فریاد برآورد كه مغیرة بن سعید همانند بلعم باعورا است، قال مثله مثل بلعم. [2] بنان التبان ان بنانا لعنة الله یكذب علی ابی علیه السلام اشهد ان ابی علی بن الحسین كان عبدا صالحا. [3] «بنان كه لعنت خدا بر وی باد بر پدرم دروغ می بست، من گواهی می دهم كه پدرم علی بن الحسین (علیهما السلام) بنده شایسته خدا بود».

جبهه گیری امام و قاطعیت حضرت در برابر غلات باعث رسوایی آنان شد. و دروغ هایی كه مطرح می ساختند آشكار گشت. این رفتار باعث می شود افراد فرصت طلب نتوانند از موقعیت های اجتماعی دیگران سوء بهره وری نمایند و چهره آنان را آسیب برسانند. این رفتار حضرت قاطعیت در تصمیم را بر همگان می آموزد. افراد با موقعیت های اجتماعی نباید با ملاحظه كاری و رو در بایستی زمینه ناهنجاری های دیگران را فراهم سازند.



[ صفحه 108]




[1] سيره ابن هشام، ج 5، ص 96.

[2] رجال كشي، ص 227.

[3] بحار، ج 25، ص 297.